پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خواندن شعر «عمو سبزی‌فروش» به جای سرود ملی!
نوشته شده در شنبه 25 مرداد 1393
بازدید : 867
نویسنده : بيك بابا

گزارش از ایسنا

داستانی که نقل می‌شود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که در دوران سلطنت احمدشاه قاجار برای تحصیل به آلمان رفته بودند و وقتی به آنها گفته می‌شود سرود ملی ایران را اجرا کنند، دچار مشکلاتی می‌شوند که در این خاطره بیان شده است. دکتر جلال گنجی فرزند سالار معتمد گنجی نیشابوری آن را نقل کرده و در فصلنامه ره‌آورد شماره ۳۵ هم منتشر شده اما نگاهی دوباره به آن خالی از لطف نیست. در این خاطره واقعی آمده است:

«ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در آلمان در عهد احمدشاه تحصیل می‌کردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام کرد همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراتور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوردیم که عده‌مان کم است. گفت اهمیت ندارد. از برخی کشور‌ها فقط یک دانشجو در اینجا تحصیل می‌کند و‌ همان یک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد و سرود ملی خود را خواهد خواند.

چاره‌ای نداشتیم. همه ایرانی‌ها دور هم جمع شدیم و گفتیم ما که سرود ملی نداریم و اگر هم داریم، به‌ یاد نداریم. پس چه باید کرد؟


:: برچسب‌ها: احمدشاه , المان , امپراطور , سرود , ملی , عمو ,



عروسک من( موقت سال 92)
نوشته شده در دو شنبه 29 مهر 1392
بازدید : 944
نویسنده : بيك بابا

دارا و سارا خواهر و برادر دوقلو هستند که د رفرهنگ ايران زندگی می کردند و هریک از ایرانی ها برای فرزندانشان از زبان آنها داستان ها می ساختند و توسط همین دو عروسک خیالی بود که انتقال تربیت وفرهنگ بین دونسل انجام می گرفت.آنها می توانند کرد،لر ،ترک ، بلوچ يا فارس ،گليک يا مازنی و از هر قوم و قبیله کوچک باشنداما مهم ايرانی بودن آنهابود. آنها در خیال پدران و مادران به سراسر ايران سفر می کردند.لباسهای زيبای محلی هر ناحيه را می پوشند و هوشيار و کنجکاو به ويژگيهای فرهنگی محل می پرداختند. دارا و سارا با علاقه ها و آرزوهايشان ماجراهای شيرينی خلق می کردند که همه از شنيدن و خواندن آنها لذت می برند.و این اواخر هم به عنوان عروسک ملی شناخته شده بودند. 
دیروز خبر رسید که امتیاز ملی و ساخت آن را به چین و ماچین واگذار کرده ایم و امروز افشا شد که کلاه قرمزی عروسک ملی معرفی خواهد شد.

داشتم فکر می کردم که دارا و سارا شکل انسانی داشتند و در هر فرهنگ محلی پذیرفته شده بود و حتی مادران می توانستند ظاهر آنها را قوی و ضعیف ، دارای خانواده توصیف کنند و یا مادر بزرگ ها آنها را بسازند و زیباترین لباس معرف فرهنگ را به تن آنها کنند و گویش دارا و سارا مطابق گویش محل و خانواده بود ولی کلاه قرمزی به کدام یک از تصمیم گیران شباهت دارد و آیا گویش کلاه قرمزی با گویش کدام فرهنگ شناس مطابقت دارد که امروز می خواهد عروسک ملی باشد از طرفی این کار یک نوع آموزش امکان فروشی بودن شاهنامه و....وسایر امکانات  ملیّ برای فرزندان آینده نیست؟وقتی از خواب بیدغار شدم به خود گفتم خیر است انشا... این اثر پرخوری قبل از خواب ظهر است.

                                                                                                                       بیک بابا


:: برچسب‌ها: دارا , سارا , کلاه قرمزی , عروسک , فرهنگ , ملی ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 55 صفحه بعد