شغل چوپانی ازمشاغل پررمز-رازیست که درجوامع کمتربه مورد توجه قرارمی گیردو تنها کسانی بررموزآن آگاهند که قدم دراین راه گذاشته ولباس کرامت براساس لیاقت و یافته های خودپوشیده اند. کم نیستند انسان های والایی که هماندد تعداد کثیری از انبیاء نایل به دریافت لباس کرامت از این شغل شده اند.

ادامه

علی دنیابین. مدرسه وایقان

نام 56 روستادرایران مرکب ازکلمه دیزج و13 روستا هم با کلماتی ماننددیزه، دزک-دیزک-دژک که هم معنی دیزج می باشد وجود دارد.

الف-کلمه دیزج و دیزه بیشترین در استان های آذربایجان شرقی-آذربایجان غربی مورد استفاده واقع شده در سایر استان های ترک نشین و فارس نشین کمترین کاربرد دارد.

ب- اگر کلمه دیزج را معرب(دژک) یا بلعکس مرتبط بداینم چند سوال پیش می آید:

1-      حرف(ژ) چه کاربردی در زبان ترکی داشته وسابقه آن چیست؟

2-      آیا دیزج می تواند تحلیل رفته دژک و دیزه باشد؟

3-      چرا معرب شدن و تحلیل رفتگی آن درمناطق ترک نشین کاربرد بیشتری داشته؟

4-      آیا اماکنی در سایر استان ها نبوده که وظیفه دژ را داشته و تبدیل به سکونتگاه شده باشد و نام آنها به دزفلان معروف گردد؟ درلیست اسامی اماکن مسکونی ایرانی چراکلمه قلعه ودژحداقل استفاده شده است؟

5-      آیا کلمه دیزه از نظر ریشه ای ترکی است و تغییر یافته به دیزج شده؟

6-      با توجه به اینکه محل فعلی خیلی ازمحل استقرار این اماکن که دارای زمینی با شیب ملایم وقابل زرع است در انتخاب نام آنها تاثیر داشته؟

7-      آیا دیزه می تواند معنی زمینی با سطح ملایم ( دوزه- دوزه-نگاه)را بخود اختصاص دهد؟

8-      درصورت صحیح بودن معانی فرهنگ لغات،وجود تعداددژهای تبدیل شده به سکونت گاه می تواند گویای دلایل و میزان تهاجم ودرگیری های تاریخی آذربایجان ها را درخود نهفته داشته باشد؟

9-      اگرفعل و فاعل را جابجا کنیم و بخواهیم معرفی مکان کنیم می نویسیم کندی دیزج خلیل یا دیزج خلیل کندی، حاسانلی( حسنلو) قالاسی صحیح است یا قلعه حسنلو.

نام 69 مکان در ایران که مرکب از کلمه دیزج می باشد:

آذرشهر- دیزج آقاحسن

اردستان-دیزلو*

اردستان-دیزیچه

ارومبه= دیزج مرگور

ارومیه- دیزج

اورمیه-دیزج فتحی

ارومیه- دیزج تکیه

ارومیه- دیزج دول

ارومیه- دیزج رحیم پور

ارومیه= دیزج نقاله

اسکو= دیزج امیردار

اسکو-سرین دیزج

اقلید-دژکرد*

اهر- دیزج تلخاج

اهر- دیزج جالو

البرز-دیزج

بناب= دیزج پروانه

تبریز= دیزج لیلی خانی

تبریز-خواجه دیزه

تفرش-دیزج

تفرش-دیزک*

خراسان رضوی-دیزبادسفلی

خلخال-دیز*

خوی-دیزج الند

خوی-دیزج بطحی

خوی-دیزج جمشیدخان

خوی-دیزج حاتم خان

خوی-دیزج دیز

خوی-دیزج مرتضی خان

خوی-دیزج هریک

دالاهو-سرخه دیزه

زرند-دوزجه*

زنجان- دیزج بالا

زنجان-دیزج اباد

سراب- دیزج سفید

سراب- دیزج شور

سراب- دیزج میرهمای

سراب= دیزج عظیم

سراوان-دزک*

سمیرم-دیزجان*

شاهرود-دیزج

شبستر- سراسکنددیزج

شبستر- مرودیزج

شبستر= دیزج خلیل

شبستر-دیزج شیخ مرجان

شهرکرد-دژک*

شوط-دیزج طویل

عجب شیر-دیزج حسن بیگ

قزوین-دیزجین

قم-دیزنجان*

کامیاران-دیزمولی*

گچساران-دژسلمان*

گرمی-دیزج

گرمی-دیزج

مرند- دیزج علیا

مرند-دیزج حسن بیگ

مرند-دیزج قربان

ملکان-دیزج شیخ الاسلام

ملکان-غنچه دیزج

میانه-دیزج

میرجاوه-دیزوک*

نقده-دیزج بزرگ

هریس-دیزج ور

هشترود-دیزج رضاقلی بیگ

همدان- دیزج

ورزقان-دیزج صفرعلی

ورزقان-دیزج ملک

ورزقان-سرخه دیزج

الیگودرز-دیزآباد*

یادداشت هایی برای تهیه تاریخجه تیم های ورزشی دیزج خلیل(فعلا غیر مستند):

اگر چه در مدرسه مینو با توپ والیبال تویه دار و شلنگی آشنا شده بودم و گاهانیز بازی (آرادا ووردی) بازی می کردیم ولی فوتبال معنی و مفهوم خاصی در بین نوجوانان وجوانان نداشت.

سال 50 - 51 با برقراری زمین های خاکی استادیوم تختی(فرح آباد سابق) نوجوانان و جوانان دیزج خلیلی که درکوچه و محل های خاکی تهران بازی می کردندوبه دلیل وجود مراودات زیاد بین همشهریان بدون توجه به اینکه از کدام محله دیزج خلیل هستند، اولین تیم تقریباً منسجم تحت حمایت چای طلوع دراین زمین ها دور هم جمع شده و فوتبال جمعی را شروع کردند.

(درخودروستا هم فوتبال زمین خاکی شروع شده بودولی به صورت تیم سازمان یافته وجود نداشت).

در فرصت کوتاه بدلیل عشق ، علاقه و استعداد ، این جوانان اسم و رسمی پیدا کرده و با سایر تیم های زمین خاکی تهرانی ها مسابقه برگزار می کردند.

بدلایل مختلف تیم طلوع تبدیل شده به تیم ابوذرکه دراین تیم چندبازیکن ازروستا های دیگر شبستر در کنار جوانان دیزج خلیل قرار گرفتند.

هرچند مخالفتی هایی با بازی فوتبال وجود داشت ولی سال 52 با مشارکت جوانان مقیم دیزح خلیل و جوانان دیزج خلیلی مقیم تهران تیم آیدین درروستا شکل تیمی کامل بخود گرفت.

ادامه دارد

طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی که در آن به تعریف نفقه پرداخته، تامین اثاثیه منزل جزئی از نفقه زن به شمار می‌رود لذا زنان در تامین جهیزیه هیچ تکلیف و وظیفه قانونی ندارند، چراکه تامین اثاثیه منزل بخشی از نفقه است که مرد موظف به تامین آن است و عدم تامین آن آثار و عوارض قانونی را در پی دارد.