با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
روز دوم آبان ماه سال 1310شمسی برابربا 1350 قمری در خانواده مذهبی عزت الله بهبهانی دیزجی، فرزند پسری پا به عرصه وجود گذاشت که او را حسین نامیدند. زادگاه این مبارک مولود همان محل اقامت پدرش یعنی دیزج خلیل از توابع شهرستان شبستر بود.
جد مادری ایشان حاج ملا باقر دیزجی(حاج محمد باقر خلیلی دیزجی متولد1252ش – فوت 1359 قمری فرزند محمد حسین خلیلی از واعظین روستا بود)
حسین پس از گذراندن دوران طفولیت ( به ادامه مطلب مراجعه فرمائید)
چند نفر از نویسندگان دیزج خلیل علیا که هدفی جز دفاع از هویت اصیل وتاریخ و فرهنگ را ندارند: بنام های محمد صادق هور دل متخلص به دل خون صاحب دیوان شعله های جاویدان تحریر سال 1328،عبداله وحدت شستری شاعر وصاحب دیوان دادلی سوزلر ، حسن حیدری نویسنده کتاب در مورد الوهیت ، محمد علی نقابی صاحب کتاب های متعدد ( سیمای دیزج خلیل ، لغت نامه معجز، داستان های کودکانه،.....است .
شاعر شعرطنز به زیان آذری و فارسی اصغر ساعی و شاعر جوان مقصود آذری( جناب ساعی در تاریخ 26/1/1391 حضورا فرمودند که کلمه استاد از اول نامشان حذف شود که نشان از شکسته نفسی ایشان داشت و ما نیز همین را اطاعت کردیم)
اگر خاطراتت، تمام داشته های تاریخی خودت و گذشتگانت ،آینده کودکانت ..... در حال تخریب باشد ، چه کسی را مقصر خواهی شناخت.اولین مدارسی که با خون دل گذشتگانمان افتتاح شده بود چرا امروز ؟؟؟؟؟
1-سال 1319 کلنگ ساختت را زدند و ما امروز کلنگ خذفت را
معرفت جان ما درب باغ ها را باز و دیوار ها را کوتاهترمی خواهیم تا بدانی داریم متمدن می شویم.
معرفت جان معرفت و بصیرت حسینی برایت آرزومندم
اعتراضات مدرسه مینو واقعا تلخ بود و مجبور شدم خار در دهانش فروکنم تا تربیت شود.
عزیزم معرفت از پشت دیوار درختی سبز در حال سرذک کشیدن است یا برای عبرت گیری یا برای عاقبت اندیشی.
معرفت عزیز شندیدم خارستانی بر باغ های ما تصویر کرده ای ، مطمین باش روزی اینجا آب داشت و مزرعه ای بود ومیخواهم......
دوست خوبم معرفت این درخت و دوستانش خشک شده اند تا انتقادی برای نوشتن پیدا کنی وگرنه قنات های ما پر آبند و نیازی به بازسازی ندارند این تویی که شب ها به درختان نگاه می کنی.
معرفت جان انصاف رعایت نکرده ای ، تمام هم و غم ما و آموزش و پرورش صیانت واحترام به سالمندان است و بخاطر این دیگر زحمت بر این مدرسه افزون نمی کنیم شاید چند روزی در حالت کما ادامه حیات دهد و عاق و والدین نشویم.
این درب و قفل قدیمی است که تو ندیده ای ، دیگر نیازی به بازسازی آن نداریم و بخاطر جلوگیری از آلودگی صوتی حاصل از صدای بر هم مالیدن شاخه های خشک و تقاضای رسیدگی به وضع قنات مجبورم درب باغ را بسته نگه دارم تا خواب خوبی داشته باشم
معرفت جان از این قفل و زنجیر خود بخوان حدیث مفصل راچون بر تو نیاز خواهد شد اگر از خدمات امروز زاد گاه من تقدیر نکنی ولی قول می دهم عکس های مدرسه را برای وزارت آموزش و پرورش ارسال کنم.
آیا دیدن تصاویر سال ها برای شما به گذشته نمی برد ؟ حداقل تکنولوژی سال های پیشین را نشان میدهد یا نوع پوشش آن روزگاران رایاد آوری می کند . هیچ نباشد شباهت های ظاهری خود را با گذشتگا ن مقایسه میکنی و موضوعی می شود برای شروع یک صحبت جدید و متعاقب آن یاد آوری خاطرات نسل های دیروزی و نهایت ریشه های خود را می یابی و به دیگران فخر می فروشی که من بی ریشه نیستم . اجداد من افراد امی نبودند .پس دوستانه می نویسم که با افراد مسن فامیل و هم محلی در مورد ریه های خانوادگی خود صحبت کن و خلاصه یافته هایت را به فرزندانت منتقل کن تا نیاید روزگاری که وقتی از کنار هم می گذرید بگویید : مثل اینکه آن رهگذر را میشناسم.
تصویر مربوط است به سال 1308 خورشیدی=جمادی الاول 1348=4تشرین 1929 استانبول
سمت راست آقای مشد آغا محمد ملازاده و سمت چپ آقای محمد حسین زکریازاده